هفته نامه ی صدای آزادی

ساخت وبلاگ
جهان در طی سالهای اخیر چنان با رنج و ناملایمات ناشی از کرونا درهم تنیده شده است که به نوعی زیست مسالمتآمیز با رنج و اندوه رسیده است و به نظر میرسد اگر این رویه ادامه یابد، تبدیل به سبک زندگی و حتی به نوعی درماندگی آموخته شده همگانی خواهد شد و چنین جامعه ای به سمت رکود ، استیصال و نابودی پیش خواهد رفت؛ جامعه ای که غم و رنج بر آن حکمرانی می کند و به سمت رفتارهای آسیب زا و نابودی از درون پیش می رود چرا که جامعه غمزده می تواند افکار منفی و در نتیجه هیجانات منفی تر و آسیب رسان ایجاد کند و در نهایت منجر به رفتارهای آسیب زای اجتماعی شود. از نظر روانشناسی علمی رویکرد رفتاری-شناختی، تمام تجربه های انسان دارای چهار بعد اثرگذار (شناخت، هیجان، رفتار ، فیزیولوژیک) است و این چهار وجه مهم بر روی هم تأثیرات متقابل و مستقیمی دارند. بنابراین جامعهای غمگین و رنجور نمی تواند افکار سازنده و مثبتی داشته باشد و در نتیجه رفتارهای سالمی نیز نخواهد داشت. به قول شاعر: (فردوسی)چوشادی بکاهد، بکاهد روانخرد گردد اندر میان ناتواناز آن روز دشمن به ما چیره گشتکه ما را روان و خرد تیره گشتانسان موجودی اجتماعی است و می توان ادعا نمود که در تنهایی و انزوای طولانی بیمار می شود و از بین می رود، زیرا انسان محصول رابطه است و در میان روابط ، رشد، تکامل و ترمیم می یابد و بدون روابط نمی تواند به حیات خویش ادامه دهد. بنابراین هرآنچه که در اجتماع و به صورت عمومی رخ می دهد اثرگذاری زیادی بر او دارد. رنج های مشترک و سوگواری عمومی و شادی و نشاط عمومی هیجانات عمیقی ایجاد می کند.جامعه ما گاهی به شکل افراطی با شادی و شادمانی (مخصوصاٌ جوانان) سر عناد دارد و آن را کاذب و آسیبزا تلقی میکند و رابطه آن را با افزایش انگیزه ، کار و هفته نامه ی صدای آزادی...
ما را در سایت هفته نامه ی صدای آزادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ahangarnezhado بازدید : 167 تاريخ : جمعه 9 ارديبهشت 1401 ساعت: 21:23

▫️اگر این نظر ژان بودریار را بپذیریم که : «فرهنگ همواره در حال تولید است و با هدایت رسانه‌ها دائماً تغییر می کند؛» آن وقت تکلیف مدیریت فرهنگی را هم تا حدودی آشکارا می‌بینیم. چنین مدیریتی در چنین ساحتی همزمان از دو پیشرانه‌ی دانش و هنر بهره می‌جوید.▫️کلمات کلیدی جمله بودریار «تولید مستمر» و «هدایت رسانه‌ای» هستند. دو اصلی که در پنجره‌ای کوچکتر با مدیریت فرهنگی جامعه‌ی ما گره خورده‌اند. در هر زمانی بنا به شرایط ویژه‌ی خود، هنر در زایش و جوشش و پویش است. چرا که هنر جدا از ساحت آیینگی لاکانی، همواره نقشی آیینه‌گرانه دارد. رسانه در این زمانه‌ی فرانو نیز نان شب ساکنان جهان است. پس الزامی جدی وجود دارد که در عرصه‌های مدیریت فرهنگی، به این دو کلان‌سوژه، توجهی بسیار جدی صورت گیرد.▫️در روزگاری که مدام با تحولات در نظریه‌های فرهنگی روبروییم، باور دارم که چیرگی دانشورانه بر تجربه‌های مدیریت سنتی ارجح است. چون مدیرانی با رزومه‌های بلندبالا داشته‌ایم که عملاً در عرصه‌ی مدیریت، کمیتشان بسیار لنگ بوده است. اما این چیرگی علمی باید با شناخت عمیق زمین فرهنگی و کف خیابانهای فرهنگ، همخوان و همخون باشد.▫️تجربه نشان داده است که اگر مدیری در حوزه‌های فرهنگی ناآشنا و ناتوان باشد، دیگر اهرم‌های مدیریتیِ موازی به او نگاهی فروکاستگرانه دارند و دایره اختیاراتش را تنگ و تنگ‌تر می‌کنند. به طوری که دیگر حوزه‌ی نفوذشان از اتاق نمور مدیریتشان فراتر نمی‌رود. آنها عموماً با مطالبات جدی اهل فرهنگ روبرو هستند. تا جایی که در مقابل مطالبات بحق آنان درمی‌مانند و راهکار را متوسل شدن به دلالان می بینند. از هر هنری یک نفر برایشان کافی است. از تئاتر یک نفر، از رسانه یک نفر از ادبیات یکی و قس علی هذا… و در نهایت از آنه هفته نامه ی صدای آزادی...
ما را در سایت هفته نامه ی صدای آزادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ahangarnezhado بازدید : 156 تاريخ : جمعه 9 ارديبهشت 1401 ساعت: 21:23

سخنی با جوان‌ترهای ادبیات کوردی در کرماشانژان بودریار می‌گوید: «منطق انتشار ویروسی در شبکه‌ها دیگر ارزش‌محور نیست.» به‌ درستی دریافته‌‌ایم که دنیای امروز، بر محور اساسی «ناپایداری» بنا نهاده شده است. اما در این میان نمی‌توان همه چیز را با چنین عینکی دید.همچنانکه کلان‌سوژه‌های راستی، صلح و مهر از مفاهیم ازلی_ابدی و ارزش‌های مستقر بشری هستند، شعر نیز در نمای کلی می‌تواند در این دایره قابل ارزش‌گذاری باشد. اختلال غیر دانشورانه در قطعیت ادبی، نوعی برساختگی بر محورهای برهوتی جعلی است.ادبیات کوردی کلهری در طول سه دهه‌ی حیات خود دارای کارنامه‌ی مقبولی است. پژوهش در این دوره‌ی حدوداً سی ساله بر مشتاقان ادبیات کوردی و بویژه بر شاعران جوان واجب است. کم نیستند شاعران پرمایه ای که در این وادی کار کرده اند. اما این کارنامه همیشه لبالب از نمرات عالی نبوده است. صد البته این سالها بازی ممبرفیک ها و شاعرفیک!ها نیز دیدنی است!. بازاندیشی در متون تولیدی و بازنمایی آنها واقعیت‌هایی را آشکار می‌کند که «این نه آنِ» نمودها و بازنمودهای ادبی را (بویژه در فضاهای مجازی) دچار اختلالی شدید می‌نماید.سپهر ادبیات در این سامان و در گستره زبان کوردی به جای فردمحوری، جریان‌محور است و در مسیر تاریخی پیش رو برای افراد در چنین جریان‌هایی هیچ امامزاده‌ای ساخته نمی‌شود. این اصل مهمی است که هر کسی به این وادی ورود کرد، سرباز فرهنگ و هنر کوردی است؛ سربازی که در نیشتمان زبانی‌اش دلاورانه و شورمندانه به تلاشی سخت مشغول است، دل به هیچ لایک فیکی نمی بندد.پر واضح است که به قرائت‌های دگرگون و دگرگون‌ساز نیاز داریم. آفت‌هایی از قبیل: دامن زدن به آشفتگی‌های ادبی و گریز از ارزیابی‌های نقادانه، حرکت شتابانی در خلاء است که تن هفته نامه ی صدای آزادی...
ما را در سایت هفته نامه ی صدای آزادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ahangarnezhado بازدید : 147 تاريخ : جمعه 9 ارديبهشت 1401 ساعت: 21:23